دوشنبه ۱ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۷:۲۰

در عصر شعر «رویش های روشن» مطرح شد؛

انقلاب اسلامی خدمت های متعددی به ادبیات فارسی کرده است

عصر شعر رویش های روشن

احد ده بزرگی، شاعر آیینی فارس در برنامه عصر شعر رویش های روشن با مرور ادبیات انقلاب اسلامی، بر تأثیرگذاری انقلاب اسلامی بر ادبیات کشور تأکید کرد.

به گزارش روابط عمومی اداره کل کتابخانه های عمومی استان فارس، عصر شعر «رویش های روشن؛ درنگی بر ادبیات انقلاب اسلامی» به همت محفل ادبی قند پارسی اداره کل کتابخانه های عمومی فارس، با حضور محمدحسین فیروزی، معاون امور کتابخانه ها و همکاری های اداره کل کتابخانه های عمومی فارس، غلامرضا کافی، دبیرمحفل ادبی قند پارسی، حاج احد ده بزرگی و حجت الاسلام محمدحسین انصاری نژاد و جمعی دیگر از شاعران انقلابی در سالن کتابدار کتابخانه عمومی رئیس اردکانی شیراز برگزار شد.

احد ده بزرگی، شاعر پیشکسوت آیینی شیراز در این نشست با اشاره به تاریخچه شعر فارسی عنوان کرد: شعر فارسی هر دوره ای جایگاه خاصی داشته است، گاهی دربار نشین و گاهی زندان نشین بوده، گاهی در تالارها و گاهی در قهوه خانه ها شکل می گرفته است. اما پربارترین زمان از نظر شعری دوره صفوی بوده است.  پس از آن رکودهایی داشته است و شعر فارسی خمود شده است زیرا به علت سانسور و خفقان شاعران جرات شعرگفتن نداشتند.

وی ادامه داد: با طلوع فجر همه چیز دگرگون شد. در حقیقت این ادبیات بود که به انقلاب رسید، می باید لفظ شعر انقلاب را به کار ببریم باید بگوییم  «انقلاب شعر». با حرکت حضرت امام، فعالیت ادبی در فارس شروع شد و اولین انجمن های ادبی در آن دوران راه افتاد.

احد ده بزرگی با تاکید بر اینکه انقلاب اسلامی خدمت های متعددی به ادبیات ما کرد، گفت: تقویت شعر عاشقانه عفیف، ایجاد اعتراض و شعر اهل بیتی از جمله خدمات انقلاب اسلامی به شعر فارسی بود. برکت نفس امام و پرتو فجر مثل نوری که بر همه دشت می تابد و گل های گوناگون رشد می کند ادبیات ما را رشد داد.

این شاعر آیینی فارس اضافه کرد: هیچ انقلابی در دنیا مثل انقلاب ما تاثیر گذار نبوده است. زیرا انقلاب ما ریشه در قرآن و پیوند با اهل بیت داشته و حرف برای گفتن داشته است. انقلاب اسلامی فلسفه، حکمت، سیاست، اخلاق اجتماع، مردم  و... را در بر گرفت و ادبیات شکل گرفته از این انقلاب ادبیات ماندگاری است.

ده بزرگی اضافه کرد: در حال حاضر بیش از هزار شاعر در قالب های مختلف و با زبان ها و فرهنگ های متفاوت زیر پرچم ادبیات انقلاب اسلامی به فعالیت ادبی مشغولند. رشد ادبیات ما در تاریخ دنیا بی‌نظیر است.

انقلاب اسلامی خدمت های متعددی به ادبیات فارسی کرده است

دفاع مقدس نقطه عطف شعر انقلاب است

حجت الاسلام محمدحسین انصاری نژاد نیز در این دیدار بیش از چهار دهه از حضور جریان ادبی شگرف می گذرد، گفت: پیشینه شعر انقلاب به دوره مشروطه برمی گردد.  با توجه به اینکه تاریخ ایران همواره مملو از جنگ بوده اما شعر پایداری در هیچ زمانی از دوره تاریخ ادبیات فارسی به جریان مستحکمی تبدیل نشد، هرچند اشعار مقاومت و پایداری به صورت پراکنده در ادبیات فارسی پدید آمده است. شکل گیری ادبیات پایداری به دوره معاصر و از اواخر دهه چهل آغاز شد.

وی با بیان اینکه تعریف جامع و کاملی از شعر انقلاب وجود ندارد، گفت: در شعر انقلاب ما با جریان شگرف روبه‌رو هستیم. برخی از شاعران ادبیات انقلاب فعالیت خود را از زمان پیش ازانقلاب اسلامی آغاز کردند. شهریار، مهرداد اوستا، طاهره صفارزاده، علی گرمارودی و ... ازجمله این شاعران هستند.

انصاری نژاد با تاکید بر اینکه جریان انقلاب و پیروزی انقلاب اسلامی روح تازه ای به شعر دمید، گفت: در موضوع پیروزی انقلاب، شعر از بسامد بالایی برخوردار است. افزون بر آن، شخصیت حضرت امام خمینی و حادثه درگذشت ایشان نیز از موضوع های اساسی شعر انقلاب هستند. به نظر می رسد در تاریخ اسلام در سوگ هیچ شخصیتی به اندازه حضرت امام، در قالب های مختلف شعر سروده نشده است.

شاعر کتاب «زخم بی حساب»، گفت: دفاع مقدس،  نقطه عطف در شعر انقلاب است که سبب ایجاد شعر پایداری شد که خود به چند شاخه تقسیم می شود. در ابتدای شعر جنگ شاعرانگی خیلی پررنگ نیست، اما هرچه به سمت پختگی شعر انقلاب و دفاع مقدس می رویم وجه شاعرانگی و اتفاق های زبانی بسیار پررنگ می شود. حتی با شاعرانی مواجه هستیم که اولین آثار خود را در دوران جنگ سروده اند و بسیار موفق بوده اند ازجمله استاد علیرضا قزوه.

وی اضافه کرد: در آغاز شعر دفاع مقدس به دلیل حال و هوای عرفانی جنگ، موج شعر عاشقانه کم رنگ می‌شود اما با کتاب « فصلی از عاشقانه ها» اثر سهیل محمودی موج عاشقانه سرودن در شعر انقلاب قوت می گیرد. تفکر، اندیشه ورزی، بهره گیری از قرآن و الهام ازمنابع نور از مولفه های شعر انقلاب است. همچنین اعتراض از شاخه های اصلی این شعر است که اوج آن را در شعر سیدحسن حسینی می بینیم.

انصاری نژاد جریان شعر انقلاب را در حال حاضر بسیار بالنده توصیف کرد و گفت: در کنگره شعر دفاع سال مقدس در سال جاری، بالغ بر 7800 اثر در کشور به جشنواره ارسال شد که بسیاری از آن ها آثار بسیار فاخری هستند.

گفتنی است در ادامه این دیدار، غلامرضا کافی استاد بخش زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز و دبیرمحفل ادبی قند پارسی طی ارتباطی مجازی در گردهمایی سالانه انجمن ترویج زبان و ادبیات فارسی به سخنرانی درباره «موسیقی کناری در فراغزل» پرداخت.

شعرخوانی شاعران محفل ادبی قند پارسی بخش پایانی این نشست بود.

پروین جاویدنیا:

قصه‌ی دلتنگی‌ام شعری ست با عنوانِ عشق

نام تو بر لب که می آید شوم ویرانِ عشق

بغض دارد آسمان هم مثل چشم شاعرت

میشوم گم در تبِ شوریده‌ی باران عشق

زائر کوی توام ، دل آشنای مشهدت

با کبوترها رفیقم ای همه سلطانِ عشق

یاد داری ضامن جانم شدی تا شهرِ شعر

چشم آهوها نشانی دارد از پیمانِ عشق

دستهایم میرسد در خواب و رویا تا حرم

باز میلرزد دلم در وادی حیران عشق

فاصله بسیار و دل تنگ و جهانم صحن تو

این من و این دوری و این حسرتِ بر خوان عشق

محمدحسین انصاری نژاد:

به نسلِ ما نَه فقط قصّه‌ی مجید رسید

به هر قبیله در این قصّه صد شهید رسید

پرنده‌ای شبِ آدینه آخرِ اسفند

و دیگری شبِ شنبه غروبِ عید رسید

برای گریه‌ی چندین محلّه کافی بود

دو تکّه ابر که در نامه‌ی حمید رسید

دُرُست مثلِ شهیدانِ کربلا پَر زد

در آن سپیده‌دَم از بس که رو سپید رسید

چه کرده‌اید به سَربندِ یاحسینِ پدر

که دورِ معرکه گردانیِ یزید رسید؟

دلِ مسافرتان بی جزیره‌ی مجنون

به سایه سارِ کبودِ کدام بید رسید؟

مَبَند پنجره را بر صدای شب شکنی

که شب به خانه‌ی خورشید بی‌کلید رسید

مگر مرادِ شما از دماغِ فیل افتاد

تو را از او چه به جز وعده و وعید رسید؟

چرا به درسِ شما فعلِ نارسیدن‌ها

چرا به نسلِ شما ماضیِ بعید رسید

برادرم چه کسی گفت، زندگی فحشی‌ست؛

که سهمِ هر که به گوشِ خودش شنید، رسید!

به یُمنِ هجرتِ مَردانِ آفتاب به دوش

فقط ستاره به هر برگِ سررسید رسید

بهار، مثلِ ورق پاره‌ی شقایق‌ها

بهار، مثلِ سفرنامه‌ی شهید رسید

غلامرضا کافی:

روزی که تیغ ها به شبیخون برآوریم

با خون، دمارِ ماکِر و  «مَکرون» برآوریم

 اثبات کرده‌ایم که در روزِ ناگزیر

 اسبِ نفس بُریده به جیحون برآوریم

فَتحُ الفُتوح می‌کند اسلام، بی  گمان

پرچم فَرازِ گنبدِ گردون برآوریم

 دعوت کنیم عامِ بشر را به  «لاشَریک»

آتش به شِرکْ خانه ی آمون برآوریم

 چندی اگرچه گاوِ مُطَلّا به چَرچَر است

ساطور هم به کُشتنِ صَهیون برآوریم

سگهایِ لاس، لاغ به مهتاب می کشند

شیریم و در شَبانِ دُژَم، خون برآوریم

نام مُحمَّد است اَزل تا اَبَد به جا

از فخر، سر به عرشِ هُمایون برآوریم

نامِ مُحمَّد است قَرَنفُل به بادها

با عطر بیزِ اَبر، به هامون برآوریم

نامِ مُحمَّد است اَذان بر اذان، بلند

آن را به هفت گنبدِ گردون برآوریم

نامِ مُحمَّد است که حرزِ یگانه است

باری چه  حاجت است که اَفسون برآوریم

نامِ مُحمَّد است که دریای رحمت است

اکنون بیا که لُؤلُؤِ مَکنون برآوریم

نامِ مُحمَّد است که طوفانِ خاطر است

شعری اگر زِ شعشعه مَشحون برآوریم

 بادا که در تَوَسُّلِ آن نامِ مهربان

خود، سر از این گَریوه ی طاعون برآوریم

جان می دهیم و دست از آن گُل نمی کشیم

تا روزِ حَشر، چهره ی گلگون برآوریم

دل، مُژده داده است که نامِ دوباره اش

از کعبه ی شریف، هم ایدون برآوریم!

محمدمهدی بیژن

به قلبِ من تپیدن یاد می‌داد

به اشکِ من چکیدن یاد می‌داد

ولی ای کاش یک ذره به خود هم

الفبایِ رسیدن یاد می‌داد

سرم را عاقبت بر دار کردی

غمت را بر دلم آوار کردی

زدی،بستی، غرورم را شکستی

مرا پیشِ رقیبان خوار کردی

در این دلواپسی باید بیاید

بهار نورسی باید بیاید

کسی که علت آرامش ماست

در این طوفان کسی باید بیاید

به این دنیای خالی دل نبندید

به این آشفته حالی دل نبندید

غم و شادی این دنیا دو روز است

به این دستان خالی دل نبندید

محمد محمدی رابع:

باران زده‌است عطر خود را امروز

بر خاک نوشته سطر خود را امروز :

چون لاله که جام زیر باران برده،

برعکس بگیر چتر خود را امروز!

چندی‌ست ندیده‌ایم لبخندت را

در نقشه، بخارا و سمرقندت را

از سوز و گداز لاله‌ها می‌بینیم

یک روز، گدازه‌ی دماوندت را...!

ارسال نظر

    • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
    • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.
3 + 2 =